دلایل موجه برای بیتوجهی به یک عدد
هر زمان که کلمه “کارآفرین” را میشنوید چه تصویری به ذهن شما خطور میکند؟
احتمالاً مانند اکثر مردم، پسری در اواسط ۲۰ سالگی، با تیشرت و شلوار جینی ساده، موهای نامرتب و ریشهای اصلاح نشده در ذهنتان مجسم میشود.
این تصویر، الهام گرفته از مارک زاکربرگ بنیانگذار فیسبوک است که باعث میشود خیلی از افراد که در دهههای ۳۰، ۴۰ و ۵۰ زندگی خود هستند، تصور کنند برای کارآفرین شدن خیلی پیر شدند و ایدههای خود را به دست فراموشی بسپارند.
اگر شما هم یکی از آنها هستید، شاید لازم است درباره این تصور تأملی دوباره داشته باشید.
مزیت داشتن تجربه
افسانۀ کارآفرینان ۲۰ ساله چیزی جز یک کلیشه نیست.
بسیاری از افراد، کسبوکارشان را در دههی چهارم و حتی پس از دهه پنجم عمر خود بنیان گذاشتهاند و با داشتن سالها تجربه به فکر راهاندازی کسب و کار خود افتادند.
شروع دیرتر گاهی اوقات به نفع شما هم هست. وقتی جوان هستید و وارد دنیای بزرگی مانند کسبوکار میشوید، تقریباً هیچ چیز نمیدانید و هیچ چشماندازی از آنچه خود را درگیر آن میکنید ندارید.
تجربهی کم نهتنها میتواند به ارزیابی نادرست و غیر دقیق از رقبا منجر شود، بلکه میتواند به معنای نداشتن سرمایه کافی و زودباوری شما نیز باشد.
وقتی به عنوان یک فردِ تازهکار وارد دنیای کسبوکار میشوید، باید چیزهای زیادی یاد بگیرید. تاکتیکهای مختلفی را برای کسبوکار خود انتخاب میکنید، با سرمایهگذاران ارتباط برقرار میکنید و مهمتر از همه، تلاش میکنید سرمایه خود را حفظ کنید.
هرچه سن شما بیشتر شود به پاس تجارب ارزندهای که کسب میکنید به انسان با درایتتری تبدیل میشوید. این موضوع در مورد کارآفرینی نیز صادق است. با افزایش سن، شما دانش بیشتری از تجارت خواهید داشت.
در واقع، مثالهای خیلی زیادی از کارآفرینان میانسال وجود دارد که خود مهر تأییدی بر این موضوع است.
بنیانگذار مک دونالد، آقای ریکروک، تا ۵۲ سالگی تنها یک فروشنده بود.
خانم مری کیکش، صاحب برند لوازم آرایش مری کی، تا ۴۵ سالگی لوازم تزئینی منزل میفروخت.
اگر چه لیست کارآفرینان موفق بالای ۳۰ سال بسیار طولانی است، اما همین دو سرمایهدار بزرگ افسانهای هم میتوانند دلگرمی شما برای شروع کسبوکارتان باشند.
اگر میخواهید بیشتر با یکی از این دو آشنا شوید، دیدن فیلم The Founder با بازی مایکل کیتان و امتیاز IMDb ۷.۲ که بر اساس زندگی واقعی ریکروک ساخته شده را از دست ندهید.
داشتن ذهنیتهای مختلف
وقتی جوان هستیم، ایدههای مختلف زیادی داریم. ذهن ما مانند یک رود خروشان از ایدههای جدید است. در جوانی هر ایدهای که به ذهن ما خطور میکند یک فرصت معتبر محسوب میشود. هرچند برخی جوانان ایدههای بسیار ناب و خلاقانهای دارند اما انکارناپذیر است که اغلب اوقات، ایدههایی که در جوانی در ذهنمان پرورشمیدهیم الزاماً بهترین ایدههای ما و دنیا نیستند.
مهمترین سرمایه ما در جوانی زمان است. بهتر است در جوانی تمرکز خود را بر یادگیری مهارتهای مورد نیاز برای زندگی و کار موفق بگذاریم. اینطور نیست که اگر در جوانی ایدهای به ذهن شما میرسد، برای آن وبسایتی درست کنید و سپس تصور کنید کار تمام است و صاحب کسبوکار خود شدهاید.
زمانی که کمی تجربه کسب میکنید دید وسیعتری پیدا میکنید و مسائل را گستردهتر میبینید. راهاندازی کسبوکار شخصی به مواردی بیش از ایجاد یک وبسایت نیاز دارد. هرچه جا افتادهتر میشوید، به مفاهیمی مانند مدلهای تجاری و اهرمهای نیرو پی میبرید. قدرت تجزیه و تحلیل پیدا میکنید و متوجه میشوید چه میخواهید و سپس مطابق با آن پیش میروید.
داشتن رویکرد متمرکزتر
۲۰ سالگی سن تجربه کردن است. در این سن شما در زمینههای مختلفی فعالیت میکنید. چندین ایده تجاری را امتحان میکنید و در چندین مورد نیز شکست میخورید که زیربنای تجارب شما را تشکیل میدهند.
وقتی در دهه سوم یا چهارم زندگی شروع به کار میکنید، تمرکز بیشتری خواهید داشت. شما به وضوح رویکرد متمرکزتر و درک بهتری از بازار و ایدههایی که میتوانند موفق شوند، دارید.
آیا استارتاپها فقط برای جوانان است؟
ممکن است از بسیاری شنیده باشید که شرکتهای نوپا یا همان استارتاپها تنها به قشر جوان اختصاص دارد. برخی تصور میکنند که تنها جوانان هستند که میتوانند روی وقت خود قمار کنند و دست به امتحان چیزهای مختلف بزنند و با لباس راحتی به کد زدن مشغول شوند.
اگر شما هم جزو این دسته هستید باید تصورات خود را بازبینی کنید.
فکر میکنید برای یک شخص ۳۰ یا ۴۰ ساله زمان زیادی باقی نمانده است؟ همه افراد در هر سنی میتوانند کسبوکار نوپای خود را شروع کنند، افزون بر اینکه شما به عنوان یک +۳۰ ساله، نسبت به نسل جوان برتریهایی مانند دانش و تجربه دارید.
آیا تصور میکنید دیر شده؟ به تصویر زیر نگاه کنید!
سن فقط یک عدد است
با افزایش سن، شاید از نظر جسمی تغییراتی را تجربه کنیم. اما به عنوان یک کارآفرین این ذهن شماست که نوآوری را خلق میکند نه جسمتان.
پس به جای اهمیت دادن به سن تقویمی، برای ذهن خود ارزش قائل شوید و به آن اهمیت دهید. این نگرش شماست که انتخابهای شما را تعیین میکند. سن چیزی است که نمیتوانید کنترل کنید. اما تصمیمات شما، قابل کنترل هستند.
ممکن است در اواسط دهه سوم زندگی خود باشید و در حالی که پشت میز کار خود نشستهاید از خود بپرسید “اگر من کسبوکار خود را شروع میکردم چه میشد؟” شاید فکر ناخودآگاه بعدی که به ذهنتان میآید این باشد که “اکنون دیگر برای من خیلی دیر شدهاست.”
اشتباه شما دقیقا همینجاست چون هیچ وقت دیر نیست.
شما برای موفقیت تنها به پشتکار نیاز دارید نه زور بازو. استیو جابز، که شاید موقعیت او در دنیای کسبوکار آرزوی خیلی از ما باشد در نقل قولی میگوید: “من معتقدم چیزی که کارآفرینان موفق را از افراد غیرموفق جدا میکند، تنها پشتکار است.”
وقتی در یک کنفرانس کارآفرینی شرکت میکنید، ممکن است خود را در سالنی پر از کارآفرینان جوان ببینید. باید یاد بگیرید که از این تفاوت به نفع خود استفاده کنید. این استثناها هستند که برجسته میشوند و در ذهنها میمانند.
شاید در بین هزاران رستوران زنجیرهای دنیا، داستان کیافسی بیشتر از همه در خاطر بماند. داستان کلنل سندرز، مردی که در ۴۰ سالگی یک رستوران کوچک بین راهی در اتاقکی در یک پمپ بنزین را خرید و اولین کسبوکار خود را راهاندازی کرد. این کسبوکار کوچک گرچه در ابتدا موفق بود اما خیلی زود شکست خورد. در همین زمان یعنی درست در ۵۰ سالگی، سندرز دستور پخت مرغ سوخاری خود را نوشت و آن را به رستورانهای دیگر فرستاد تا در صورت موافقت، با آنها کار کند. غمانگیز است که بشنوید دستور پخت ویژه او توسط ۱۰۰۹ رستوران در سراسر آمریکا رد شد. اما او به حدی مصمم بود که ناامید نشد و رویای خود را عملی کرد. او تا جایی در کار خود موفق شد که توسط فرماندار ایالت کنتاکی، لقب افتخاری کلنل را دریافت کرد و پس از مرگش در سال ۱۹۸۰، پرچم این ایالت برای ۴ روز نیمه افراشته بود.
با داستان کلنل سندرز در این ویدیو بیشتر آشنا میشوید:
شبکه ارتباطی گستردهتر
هرچه بیشتر در دنیای کسبوکار فعال باشید، ارتباطات بیشتری پیدا میکنید.
بنابراین هنگامی که سرانجام زمان شروع کسبوکار خودتان فرا رسید، شما یک شبکه ارتباطی گسترده با متخصصان موفق خواهید داشت.
تا میتونی کانکت شو رو از فصل اول پادکست 10صبح بشنوید
کارآفرینان جوان باید برای رسیدن به چنین نقطهای، تلاشهای زیادی انجام دهند. آنها حتی برای ارتباط با کوچکترین سرمایهگذاران نیز باید در جلسات متعددی شرکت کنند؛ در حالی که یک کارآفرین حرفهای و باتجربه با سرمایهگذارانی ارتباط دارد که میتواند با تماس تلفنی نیز با آنها صحبت کند.
اکنون وقت تفکر دوباره است!
درست که چندین کارآفرین بسیار جوان و بسیار موفق وجود دارند، درست که مارک زاکربرگ فیسبوک را در حالی که تنها ۱۹ سال داشت ایجاد کرد، اما این سکه روی دیگری هم دارد و در آن سمت چارلز فلینت نیز IBM را در 62 سالگی بنیان نهاد.
برای دیدن آن روی سکه، دیدن فیلم JOY به نویسندگی و کارگردانی دیوید او راسل را به شما پیشنهاد میکنیم. این فیلم که بر اساس زندگی یکی از بانوان کارآفرین موفق دهه ۹۰ میلادی به نام جوی مانگانو با بازی جنیفر لارنس ساخته شده، نشان میدهد چگونه جوی از یک مادر نسبتا فقیر با مسئولیتهای فراوان و متداول زندگی، تنها با اختراع یک زمینشور، به دنبال رویاهایش میرود.
جوی مانگانو، امروزه تبدیل به یکی از زنان کارآفرین و میلیونر شده است. او در یکی از مصاحبههایش دلیل موفقیت خود را اینگونه شرح میدهد: ”من هم مثل همهی آدمهای دیگر، بچه دارم، کار میکنم، خانهای دارم که باید تمیز و مرتبش کنم. همهی ما نیازهای مشخص مشابهی داریم، و من سراغ حل همین نیازها رفتم“.
تماشای این فیلم با بازی درخشان جنیفر لارنس، رابرت دنیرو و بردلی کوپر را از دست ندهید.
در این اینفوگرافی میتوانید نام بسیاری از کارآفرینان موفقی که در دهههای سوم یا چهارم زندگی خود شروع به کار کردند را مشاهده کنید. هرچند آنقدر تعداد افراد این لیست بالا است که نام آنها به سختی قابل خواندن است.
چند نمونه دیگر از کارآفرینانی که در دهه سوم و یا بیشتر از زندگی خود اقدام به راهاندازی کسب و کار خود کردند را بررسی کنیم
شاید انرژی جوانی خود را از دست داده باشید، اما نگران نباشید، تجربه میتواند این کمبود را به خوبی جبران کند.
داشتن تجربه به شما در انتخاب استراتژیهای مهم تجاری کمک میکند. در تجربه برای شما یک مزیت مهم نهفته است؛ اینکه هیچگاه احساس عقب ماندن نخواهید کرد. بنابراین اگر میخواهید رویای خود را برای تبدیل شدن به یک کارآفرین موفق فقط به دلیل بالا رفتن سن خود کنار بگذارید، وقت آن است که دوباره فکر کنید. شاید هم نیاز باشد برای دلگرمی بیشتر به داستان کارآفرینان موفق که همگی بعد از دهه سوم زندگی، کار خود را آغاز کردند نگاهی بیندازید.
۱. تیم وسترگرن
تیم وسترگرن بنیانگذار سرویس پاندورا است، او زمانی که ۳۵ سال داشت کسبوکار خود را ایجاد کرد. اما او تا آن زمان به چه کاری مشغول بود؟
تیم در سنین مختلف شغلهای متفاوتی را امتحان کرد، او یک هیپی، پرستار بچه و آهنگساز موسیقی پاره وقت بود. در اواخر دهه ۱۹۹۰، شروع به ساخت موسیقی برای فیلمها کرد و مفهومی ایجاد کرد که به او امکان میداد موسیقی را بر اساس شخصیت هر کارگردانی که با او کار میکرد، شخصیسازی کند.
این ایده اولیه گرچه به خودی خود خیلی موفق نبود، اما بنیان ایدهای بود که بعدتر تبدیل به سرویس پخش موسیقی پاندورا که به پروژه ژنوم موسیقی نیز معروف است، تبدیل شد. سرویس پاندورا در سال ۲۰۰۷ زمانی که تیم ۳۵ ساله بود شروع به کار کرد و تنها ۳ سال بعد وسترگرن به عنوان یکی از ۱۰۰ فرد با نفوذ مجله تایم انتخاب شد.
مصاحبه با تیم وسترگن را ببینید:
۲. میلتون هرشی
شما هر بار که یک قطعه از شکلاتهای معروف برند هرشی را میخورید شاید ندانید که مالک این برند در ۳۷ سالگی موفق به تأسیس شرکت شکلات هرشی شد.
زمانی که میلتون هرشی ۱۳ سال داشت، تحصیل را رها کرد و در یک کارخانه آبنباتسازی بهعنوان شاگرد آغاز به کار کرد. او چند سال بعد زمانی که بیست ساله بود برای افتتاح فروشگاه شیرینی فروشی خودش وام گرفت، اما پس از پنج سال به دلیل عدم موفقیت، مجبور شد فروشگاه را ببندد.
بعدتر و هنگامی که ۲۶مین بهار از زندگیاش را میگذراند، شرکت کاراملی لنکستر را تأسیس کرد، اما کسبوکار او تا سال ۱۸۹۳ همچنان قابل تعریف نبود. در این سال هرشی ۳۷ ساله با استفاده از تجربههای فراوانی که با سالها کار به دست آورده بود، تمرکز خود را روی ساخت شکلاتهای شیری معطوف کرد و شرکت شکلات هرشی متولد شد و تا همین امروز که این مطلب را میخوانید به عنوان یکی از معروفترین و موفقترین شرکتهای شکلاتسازی دنیا شناخته میشود.
۳. یان کوم
شاید برایتان جالب باشد کمی بیشتر درباره خالق پیامرسان واتساپ بدانید.
یان کوم، بنیانگذار واتساپ، نقش اول یکی از بهترین داستانهای تاریخ کارآفرینی مدرن است. کوم در اوکراین چشم به جهان گشود و در سن ۱۶ سالگی همراه با مادرش به آمریکا مهاجرت کرد. او برای گذران زندگی از همان نوجوانی به انجام کارهایی مانند بستهبندی غذا و سرایداری پرداخت. در ۱۸ سالگی، یان شروع به یاد گرفتن کدنویسی کرد و کمی بعد وارد دانشگاه شد، اما قبل از گرفتن مدرک از دانشگاه انصراف داد.
پس از آن، یان یک موقعیت شغلی در یاهو به دست آورد و برای یک دهه در این شرکت مشغول به کار بود. با شروع دهه سوم زندگیاش تصمیم گرفت کسبوکار خود را داشته باشد و در ۳۲ سالگی، واتساپ را راهاندازی کرد. او پس از عبور از مسیری پر فراز و نشیبو بعد از ۵ سال از شروع کار واتساپ، این پیامرسان را با مبلغ هنگفت ۱۹ میلیارد دلار به فیسبوک فروخت.
۴. جک ما
جک ما، بنیانگذار کمپانی علیبابا، نیز داستانی الهام بخش دارد.
آقای ما در خانوادهای متوسط به دنیا آمد. بعدتر تصمیم گرفت مانند همسن و سالانش برای پیشرفت در زندگی وارد دانشگاه شود و پس از دوبار مردودی در امتحانات ورودی دانشگاه، در سومین تلاشش وارد دانشگاه شد. در همین هنگام برای هر شغلی که احتمال میداد او را استخدام کنند، درخواست میفرستاد.
بعد از دوازده مصاحبه شغلی ناموفق، جک ما با پرداخت ۱۲ دلار در ماه، شروع به یادگیری زبان انگلیسی کرد و پس از مسافرتی به ایالات متحده در سن ۳۱ سالگی، متوجه شد که فرصت بزرگی برای کسبوکارهای اینترنتی در چین وجود دارد.
او دو فعالیت متفاوت را آغاز کرد که هر دو سرانجامی ناکام داشتند، اما، پس از عبور از ۳۵ سالگی، گروهی از دوستان خود را گرد هم آورد تا برای ایده بازار آنلاین خود سرمایهگذار پیدا کند. این ایده بعدها به علی بابا تبدیل میشود که در پایان سال ۲۰۱۷، ۴۶.۶ میلیارد دلار ارزش داشت.
داستان شجاعت جک ما در ویدئوی زیر روایت شده است:
۵. پاول تاسنر
شاید نام پاول تاسنر خیلی آشنا نباشد، اما او کسی است که پس از ۴۰ سال کار مداوم برای دیگران، در ۶۶ سالگی تصمیم گرفت کسبوکار نوپای خود را تأسیس کند و تجربههای ارزشمندی را که طی ۴۰ سال کار کسب کرده بود با علاقه خود همراه کند.
شاید بهتر باشد داستان این ماجراجویی را از زبان خود او بشنوید.
مهم نیست که شما ۲۰، ۳۰، ۴۰ ساله یا بیشتر هستید؛ اگر یک ایده خوب و اشتیاق به دنبال کردن آن دارید و به منابع مورد نیاز برای اجرای آن ایده هم دسترسی دارید، میتوانید یک کارآفرین موفق شوید.
مطمئناً شروع به کار در هر سنی جوانب مثبت و منفی خود از جمله کمتجربگی جوانی یا تحمل ریسک پایین در سنین بالا را دارد، اما با داشتن ذهنیت و دانش صحیح، میتوانید همه چیز را به نفع خود تغییر دهید.
به قول والت دیزنی، مردی که سهم بزرگی در خاطرات کودکی همهی ما دارد: ”همهی رویاهای ما میتوانند محقق شوند، اگر شهامت پیگیری آنها را داشته باشیم.”
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد