از میانگین سنی اعضای هیئت مدیره تا مهارتهای مالی آنها
اعضای هیأت مدیره معمولاً هر ماه دور هم جمع میشدند؛ ضمن صرف چای و شیرینی به گزارش مدیرعامل گوش میدادند، صورتجلسه را امضاء میکردند یا به اصطلاح حاضری میزدند و تا ماه دیگر خبری از آنها نبود. طبق گزارشهایی که مدیرعامل ارائه میکرد، همهچیز عالی بود؛ جلسات هیأت مدیره منظم برگزار میشد، تصمیمات مقتضی گرفته میشد و ظاهراً چند قدمی تا رسیدن به اهداف نمانده بود که شرکت با خاک یکسان شد.
چه عضو هیأت مدیره باشید و چه مدیرعامل یا حتی یکی از مدیران ارشد سازمان، اگر جملههای بالا برایتان آشناست، بهتر است این مطلب را بخوانید.
به این پرسش فکر کنید: آیا ممکن است در شرکت فاجعهای اتفاق بیفتد بدون اینکه هیئت مدیره سهلانگاری کرده باشند و یا یک یا چند نفر از اعضاء تخلفی کرده باشند؟
تخلف عضو هیأت مدیره میتواند شامل انجام فعالیتها یا معاملاتی برای رقابت با شرکت باشد.
جالب است بدانید در بسیاری از کسب و کارهایی که شکست خوردند، جلسات هیئت مدیره سروقت و منظم برگزار میشده، تعداد اعضا مطابق قانون بوده، کمیتههای بازرسی و مجمع سالانه برگزار شده و تمامی گزارشها هم تمام و کمال وجود داشتند.
در واقع آنها در تمام آزمونهای متداولی که برای ارزیابی هیأت مدیره در نظر میگیرند، نمرات خوبی میگرفتند و این دقیقاً همان مسئلهی ترسناک در مورد هیئت مدیره است.
برای آنکه بفهمیم آیا هیأت مدیره سازمان ما واقعاً درست عمل میکنند یا نه، اول باید ببینیم وظایف هیأت مدیره چه مواردی است. وظایف متداول هیأت مدیره شامل موارد زیر است:
– حاکمیت بر سازمان از طریق استقرار سیاستهای کلی و تعیین اهداف استراتژیک
– انتخاب، هدایت، پشتیبانی و بازبینی عملکرد مدیرعامل (مدیر ارشد اجرایی، مدیرکل و موارد مشابه)
– اخراج مدیرعامل
– اطمینان از دردسترس بودن منابع مالی کافی
– تصویب بودجهی سالانه
– پاسخگویی به سهامداران در مورد عملکرد سازمان
– تعیین حقوق، دستمزد و مزایای مدیریت ارشد
حالا وقت آن است که برگردیم سر پرسش خودمان. قبل از اینکه فاجعهای اتفاق بیفتد چطور بفهمیم هیأت مدیره کارش را درست انجام میدهد؟
یا بهتر است بپرسیم هیئت مدیره غیرمؤثر را چگونه تشخیص دهیم؟
بیایید عواملی را که حدس میزنیم میزان اثربخشی هیأت مدیره را تحت تأثیر قرار میدهند با هم بررسی کنیم.
۱- شرکت در جلسات:
در اینکه جلسات هیأت مدیره باید به طور منظم تشکیل شود و صورتجلسات رسمی هم تهیه شود، شکی نیست.
این را هم میدانیم که برای رسمیت یافتن جلسهی هیئت مدیره باید بیش از نیمی از اعضاء در جلسه حاضر باشند؛ اما حضور منظم اعضا در جلسات میتواند عاملی برای تضمین موفقیت کسب و کار باشد؟
این جمله برایتان آشنا نیست؟ «معمولاً اعضایی از هیأت مدیره که اسم و رسمی دارند، اصلاً در جلسات حضور ندارند و یا وقتی در جلسات شرکت میکنند، آمادگی لازم را ندارند.»
لیست Fortune’s 2001 نشان داده که هیچ تفاوتی از نظر لیست حضار در جلسات هیأت مدیره بین شرکتهای موفق و ناموفق وجود ندارد.
۲- سهام بیشتر، عملکرد بهتر
اگر عضوی از هیأت مدیره سهام بیشتری داشته باشد، بیشتر خودش را درگیر کسب و کار میکند و متعهدانهتر عمل میکند؟
متأسفانه ارتباطی بین این دو عامل وجود ندارد.
۳- مهارتهای اعضای هیأت مدیره
اعضای هیأت مدیره بسیاری از شرکتهای معروفی که شکست خوردند، اطلاعات مالی خوبی داشتند؛ حتی ممکن است رئیس بانک، اقتصاددان یا سرمایهگذار باشند اما آنها هم در بسیاری از موارد گیج ماندند و در نهایت کشتی کسب و کارشان به گِل نشسته.
البته ما نمیخواهیم نقش مهارتهای مختلف و به خصوص تحلیل استراتژیک اعضا را رد کنیم؛ موضوع این است که حتی اگر از نظر تخصص، بهترینها را هم کنار هم بگذاریم، تضمینکنندهی موفقیت کسب و کار نخواهد بود.
۴- سن اعضای هیأت مدیره
آیا هرچه میانگین سنی اعضای هیأت مدیره بالا برود، اثربخشی آنها پائین میآید؟
این فرضیه درست نیست و اتفاقاً بسیاری از اعضای مسنتر هیأت مدیره ممکن است نقش مؤثرتری در هدایت و حتی نجات کسب و کار داشته باشند.
۵- استقلال
اگر تعداد افرادی از هیأت مدیره که خودشان به عنوان مدیر اجرایی در سازمان کار میکنند بیشتر شود، آیا عملکرد هیأت مدیره پایین میآید؟
احتمالاً حدس میزنید که هرچه هیأت مدیره مستقلتر باشد، نتیجهی کار بهتر خواهد بود؛ اما واقعیت این است که ارتباط مشخصی بین این عوامل وجود ندارد.
۶- اندازهی هیأت مدیره
هرچه تعداد اعضاء بیشتر باشد به معنای احتمال موفقیت بیشتر کسب و کار است؟ مسلماً خیر.
منابع
hbr.org و extension.iastate.edu و wikipedia
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد