متن پیادهسازی شده قسمت 13 از فصل 3 پادکست 10 صبح با عنوان: اثر پروانهای (مهمان: سلاحورزی – اتاق بازرگانی ایران)
میثم: سلام، من میثم زرگرپور هستم و اینجا قسمت سیزدهم از فصل 3 پادکست 10 صبح. پادکست 10 صبح پادکستیه در حوزهی مدیریت، کارآفرینی و استارتاپها و ما در این فصل به داستانهای فراز و نشیب کارآفرینان میپردازیم.
امید: سلام، منم امید اخوانم و مهمون امروز ما دکتر حسین سلاحورزی؛ نائب رئیس اتاق بازرگانی ایران[1] و رئیس سازمان ملی کارآفرینی[2] …
م: و کلی کار دیگه.
ا: و کلی تشکل و سمت و کار دیگه و کسب و کارهایی که ایشون راه انداختن که تو بخش قبل ایشون از صفر دارن میگن که خلاصه چی خوندن و …
م: از کجا شروع کردن.
ا: چه کسب و کارهایی راه انداختن و تا چی شد که اصلاً وارد اتاق بازرگانی و اینهمه تشکل شدن و خلاصه اون داستانها رو میگن و توی این بخش هم دکتر یه مقدار راجعبه ورود خودشون در واقع از صنایع سنتی حالا به در واقع اکوسیستم ….
م: اِکوسیستم استارتاپی[3].
ا: شرکتهای نوآوری و نوپا، تکنولوژی صحبت کردن، راجع به وظایف اتاق و اینکه اتاق بازرگانی چطور میتونه کمک کنه به کسب و کارها، راجعبه خیلی موانع و دردسرهایی که استارتاپها و کسب و کارها دارن صحبت کردیم، از جمله بیمه، مالیات، قانون تجارت، مجوزها و اصلاً راهحل اینا چیه …
م: یه چیزش خیلی به من چسبید، اینکه ایشون گفت من، پیشنهاد دادیم ما که مجوزها رو کلا از اول ریسِت[4] بکنن اصلاً …
ا: آره.
م: دیگه هیچ مجوزی نباشه، یه چیزی هم من متاسفانه فراموش کردم حین مصاحبه ازشون بپرسم؛ اونم این بود که شاید بخشی از مشکلاتی که الان ما داریم اینه که خیلی از آدمهایی که توی دولت هستن و دارن تصمیمگیری میکنن برای کسب و کارها هیچ وقت خودشون یک کسب و کار نداشتن و دوست داشتم نظر ایشون رو بپرسم، یه بحث خیلی جالبی هم راجع به این دعوای اخیر سازمان غذا و دارو با پِلَتفرمها[5] و مارکِتپِلِیسهایی[6] که دارن داروها و مکملهای غذایی و داروهای بدون نسخه و اینا رو دارن عرضه میکنن گفتن و فکر میکنم قسمت جذاب و به روزیه.
ا: آره و خیلی جالب بود دیگه، ما به هرحال ما تو مهمونهامون از این زاویه خیلی نگاه نکرده بودیم.
م: نداشتیم، آره،
ا: یعنی کسی که در واقع یه جورایی وظیفهش ساپورت[7] کردن و پشتیبانی کسب و کارهاست تا اینکه خود کسب و کار، حالا ایشون که البته اِن تا کسب و کار هم دارن و خلاصه که امیدواریم که مفید باشه براتون و لذت ببرید.
م: و قطعاً این قسمت رو اگر که دارید میشنوید اگر قسمت قبل، بخش اول مصاحبه با آقای دکتر حسین سلاحورزی رو نشنیدید حتما گوش بدید که با سوابق و بکگراند[8] کاری ایشون آشنا بشید. معنی دیگهای براتون پیدا میکنه صحبتهایی که ایشون تو این بخش میگن.
ا: یه لحظه نگران شدم اینو نگفته بودی، گفتم چی شده که میثم نگفته، چون تو همیشه اینو میگی.
م: آره. دیگه تعداد چیزهایی که باید بگیم زیاده، آره.
ا: مرسی، گوش میدیم به صحبتهای دکتر سلاحورزی.
(موسیقی)
{5:33}
م: سلام، به بخش دوم از مصاحبه با آقای دکتر حسین سلاحورزی خوش اومدید. بهتون پیشنهاد میکنم که اگر که بخش اول رو نشنیدید حتما گوش بدید، از همون جایی که این مصاحبه رو میشنوید، میتونید بخش اول صحبت ما با آقای دکتر سلاحورزی رو هم بشنوید. آقای دکتر در بخش اول یه مقداری راجع به فعالیتهایی که تا به الان انجام دادن و البته فعالیتهای هم از نظر تجاری و هم از نظر صنفی صحبت کردن و برای دوستانی که نشنیدن شاید جالب باشه که آخر اون قسمت من و امید خیلی تعجب کردیم از تنوع فعالیتها هم در حوزه کسب و کاری و هم در حوزهی تشکلها و کارهای صنفی. آقای دکتر خیلی خوش اومدید.
حسین سلاحورزی: خیلی ممنون.
ا: خُب دکتر اگر میشه ادامه بدیم، میخواستیم این قسمت رو شروع کنیم با فعالیتهای شما در زمینه نوآوری که گفتید، استارتاپها[9] تو اون حوزهها چیکارا کردین؟
سلاحورزی: واقعیتش اینه که، در اتاق بازرگانی هم البته از سالهای قبل یه بحث خیلی جدی وجود داشت، یک تصوری در مورد اتاق وجود داشت که اتاق به عنوان نماینده تجار و بخش کلاسیک[10] و بخش سنتی کسب و کارهاست ولی از دور قبل به صورت خیلی جدی توی برنامههای اتاق در دستور کار قرار گرفت که اتاق هم نمایندگی بکنه فعالین اقتصادی در حوزه نوآوری و نمیدونم بحثهای مرتبط با آیتی[11] و فناوری و اینها. کار خوبی هم شده اینجا تشکلسازیهای خوبی شده و این از یک سمت. از سمت دیگر از سالها پیش من با یه موضوع آزاردهندهای مواجه شده بودم که در واقع این مفهوم کارآفرینی[12] یا آنترپرونِرشیپ[13] در ایران مثل بقیه مفاهیم وارداتی که اومدن در علوم اجتماعی یا علوم انسانی یا مدیریت[14] ما وارد شدن اینا دچار انحراف شدن. بالاخره در اتفاقی که در کشور ما افتاده الان مفهوم کارآفرینی توی ذهن بسیاری از سیاستگذاران هم مترادف با ایجاد شغل.
ا: اشتغالزایی.
م: اشتغالزایی.
سلاحورزی: یه وقتی من همون موقع این واقعیته، یه وقتی من سر کلاس درس خیلی مد شده بود، هرکسی میخواست یه چیزی بکنه یه پسوند یا پیشوند کارآفرینی هم بهش اضافه میکرد، مثلاً توی سال 6-85 به بعد. من پرسیدم که یه کلاس اقتصاد مهندسی بود، دانشجوی برق هم بودن اتفاقاً، پرسیدم که کسی میدونه یه تعریف بگه کارآفرین[15] یعنی چی؟ بعد یه کسی میگفت شومپیتر اینجوری گفته، اون یکی میگفت مفهومش اینه، یه کسی دراومد گفت کارآفرینی یعنی اینکه یه کسی یه کاری بکنه بقیه بگن آفرین. بعد یه روز اون موقع آقای جهرمی وزیر کار بود و این بنگاههای زودبازده و کار …
م: آقای جهرمی وزیر کار آقای احمدینژاد.
سلاحورزی: آره، آره. منم تو همون کانون عالی کارفرمایی بودم به من گفتن که آقا یه همایشی هست شما هم بیا سخنرانی کن. ما هم که خلاصه مثل این آخوندها منبر رفتنمون خوبه و قبول کردیم و اونجا رفتیم، بعد همین رو گفتم خیلی هم ناراحت شد، خیلی هم بدش اومد، گفتم در ذهن سیاستگذار و دولتمردهای ما الان همینه که یه عدهای بگن آقا یه پولی پخش کنن، یه پولی بپاشن یه عدهای بیان، و در واقع اون وجه نوآوری و خلاقیت و اون تحمل و درک ابهام از طرف یه فردی که به عنوان یه کارآفرین بخواد به اصطلاح یه کسب و کار مبتنی بر ریسک[16] رو راه بندازه وجود نداشت. میخوام بگم اینا رو عرض کردم دلیلش هم این بود که یکی از دلایلی که ما رفتیم به سمتی اینکه یه تشکلی درست بکنیم به نام سازمان ملی کارآفرینی این بود. در اتاق هم کمک کردیم که هم تشکلهای دانشبنیان[17] هم یه کمیسیون ویژه، هم یک ارتباط خیلی خوبی به وجود بیاد با معاونت علمی. در شورای گفتگو در هیأت مقرراتزدایی و در کمیته ماده 12 هم ما خیلی از جلساتمون رو گذاشته بودیم روی بحث رفع مشکلات فضای کسب و کار همین کسب و کارهای مبتنی بر نوآوری، دلیلش هم یه ظلم مضاعف به اینا داشت میشد.
{10:20}
ا: بله.
سلاحورزی: یعنی شما کسبوکارهای کلاسیک و سنتی همه با مانع مواجه بودن، اینا رو دیگه نه تامین اجتماعی نه مالیاتی نه مراجع صدور مجوز همه اینا یه جوری بیشتر تو سر اینا میزدن. خیلی از موضوعات هم توی این کسب و کارهای حمل و نقل هوشمند خیلی همین مارکتپلیسها اینا خیلیهاشون مسائل داشتن که بردیم و اینجا به دلیل اون جایگاه قانونی که اتاق داشته، انصافاً با کمک یه آدمهایی مثل اون خانم دکتر جنیدی که معاون حقوقی رئیس جمهور یا توی قوه قضاییه و اینا حل شده.
ا: کلا ببخشید دکتر این کمک کردن رو وظیفه چه نهادی تو در واقع ایران میدونید؟
سلاحورزی: ببین وظیفهی ذاتی اتاق بازرگانی اینه یا تشکلها؛ ما براساس قانون، قانون اساسیمون اومدیم گفتیم که اقتصاد سه بخشه، دولتی، خصوصی و تعاونی. خوب دولت که معلومه نمایندهش کیه، براساس قانون هم به عبارتی اتاق بازگانی نماینده بخش خصوصی در حوزه اقتصاد در مراجع و مجامع تصمیمگیری لذا به خاطر همینه که مثلاً اتاق بازرگانی در شورای عالی بورس نماینده داره، در شورای اقتصاد، در شورای پول و اعتبار و خیلی مراجع و مجامع دیگر. یا حتی در معاونت علمی فناوری هم مثلاً توی اون کمیسیون یا کمیته ارزیابی شرکتهای دانشبنیان مثلاً میگن که اتاق بازرگانی یه نمایندهای داشته باشه. اتاق هم به خاطر اون ساختار تعریف کرده تشکلی و در واقع کمیسیونی اومده تشکلهای تخصصی درست کرده و هرکدوم از این موضوعاتش رو ماموریت میده به تشکلهای زیربطش که برن انجام بدن.
ا: درسته.
سلاحورزی: و واقعاً من فکر میکنم که تو این بخش هم یه بخشیه که ما سیاستگذاران و دولتمردهامون بیشتر شعار دادن و بیشتر ایجاد مانع کردن و مانعتراشی کردن تا مانع زدایی. خوب همین هم باعث شد که من در واقع هم اطلاعات بیشتر پیدا بکنم هم علاقهمندی رو تو این حوزه داشته باشم. ما هم تقریباً از حدود دو و نیم سال پیش یا سه سال پیش به نوعی ورود کردیم همینجوری که عرض کردم خدمت شما. یه بخشی رو در قالب دو تا شرکت که یکیش شبیه به اصطلاح استارتاپ اِستدیو[18] انجام میده و یکیش هم تو حوزه تولید نرمافزار و خدمات نرمافزار به خارج از کشور هست که توفیقاتی داشته و کاری هم که باز توضیح دادم خدمتتون از حدود 13 ماه پیش شروع شد تو حوزهی به نوعی صنعت مالیه …
م: وِلث منِیجمِنت[19] انجام میده فکر میکنم.
سلاحورزی: نه، روی هوش مالی یعنی در واقع کارهای هوش مالی، کارهای خوبی روی بحثهای الگوریتمی انجام دادن، محصولات خوبی برای به اصطلاح سیستمهای تصمیمگیری مالی انجام دادن، تو این حوزه هم ما تقریباً مدتی است که مشارکت داریم و حضور داریم.
م: و توی استارتاپ استدیو واقعاً استارتاپ تولید میکنید و براساس نیاز بازار …
سلاحورزی: بله
ا: بعد حوزههاش چیه؟
سلاحورزی: چی؟
ا: حزوههایی که مشغولید توی استارتاپ استدیو؟
سلاحورزی: یه بخشیش توی بحث موضوعات مباحث مربوط به مکان محور و جیپیاِس[20] و ایناست که دارن کار میکنن، یه بخشیش روی بحثهای مربوط به مبادلات ارزی به خصوص مبادلات ارزی خرد، قدریش هم توی بحثهای مربوط به اصطلاح کارهای تجاری بیتوبی[21] و بیتوسی[22] و اینا، تو این حوزهها بیشتر.
م: من نخوام چیز بکنم، با دو تا از استارتاپهایی که به هرحال از این استارتاپ استدیو خلاصه فارغالتحصیل شدن، من ارزیابی کردم در مقام خلاصه سرمایهگذار و هر دو استارتاپهای خوب و جوندار و انصافاً با فرصت کاملا درستی شناسایی شدن. الان آقای دکتر شما ظاهرا فرمودید که در انتهای قسمت قبل یه مقداری هم درگیر موضوعات مرتبط با گردشگری هم بودید و فکر میکنم الان یه مقداری هم صدمه خورده احتمالاً؟
{14:47}
سلاحورزی: به شدت، یعنی متاسفانه ما در طول این 14-15 ماهی که موضوع کرونا و شیوع کرونا داشتیم بیشترین آسیب رو خوب تو حوزه خدمات داشتیم و عمدتا هم تو گردشگری و مراکز اقامتی و پذیرایی که واقعاً خیلیهاشون آسیب دیدن، نابود شدن، از بین رفتن و متاسفانه دولت هم نتونسته کمکی بکنه، یعنی به خاطر شرایط خاصی که دولت داشته از نظر کسری بودجه، عدم امکان فروش نفت، کاهش درآمدهای مالیاتی و همهی موضوعات ناشی از تحریم ما توی این یکسال و نیم گذشته شاهد این بودیم که بیشتر تو مسیر وعدهدرمانی و توی گفتاردرمانی دولت به کسب و کارهای آسیب دیدهست. در حالی که اغلب کشورهای دنیا سعی کردن که با تزریق منابع مالی با اعمال معافیتهای مالیاتی و تامین اجتماعی این صنایع رو تا حد امکان به اصطلاح نجات بدن …
م: سرپا نگه دارن.
سلاحورزی: ولی حداکثر کاری که دولت تونست بکنه در ایران این بود که به پرداختهای مربوط به مالیات و تامین اجتماعی یا اقساط بانکی اینا رو یه قدری تمدید بکنه، زمان بهش بده. بله بخش خدمات ما خیلی آسیب دیده و ….
ا: دکتر توی حالا همین حوزه نوآوری و استارتاپی الان اگر چوب جادو داشتین سه تا مساله رو میتونستین حل کنید، اون سه تا مساله چی بود؟
سلاحورزی: الان مجوزها، برای شما مثلاً بگم من یه نکتهای رو پارسال دیده بودم، خیلی جالب بود. اگر زمانی که یعنی یک کسی میخواست یک در واقع یک کسب و کار مبتنی بر نوآوری، یه استارتاپی در زمینه گردشگری راه بندازه بعد به این میگفتن که، خوب این میخواست بره یه شرکت ثبت کنه، شرکتی که میخواست ثبت کنه بهش ثبت شرکتها میگفت که شما باید بری از میراث فرهنگی و گردشگری
م: مجوز بگیری.
سلاحورزی: مجوز بگیری، بعد میرفتی میراث فرهنگی گردشگری میخواست مجوز بگیره انگار مثلاً یه کسب و کار فیزیکی معمول رو میخواد انجام بده، ازش طلب یه چیزهایی میکردن که وجود نداشت، یعنی میخوام بگم این زنجیرهها اینجوری باهم وصله یا اینکه ما یه اتفاقی که مثلاً بعد از اون ای نماد اتفاق افتاد …
ا: بله.
سلاحورزی: خیلی زود متوجه شدیم دیدم اِچ نماد[23] و تی نماد[24] و اینا شروع دارن میکنن هر دستگاهی که از کارهایی بود که از طریق همین اتاق بازرگانی و از طریق در واقع شورای گفتگو ما و هیات مقرراتزدایی جلوش رو گرفتیم، یا اینکه همین قبل از عید ما مساله داشتیم که الان این پلتفرمهای، این مارکت پلیسها اومدن روی مکملهای غذایی که میخوان بیان اونجا بذارن …
ا: آره.
م: بله.
سلاحورزی: سازمان غذا و دارو میگه که وامصیبتا نمیشه، بعد خود اینا در واقع درگاههای فروش اینترنتی میزنن ولی اونجا اجازه نیمدن. خیلی جالبه که اینجا اومده بودن قبل از عید، توی جلسه و یه حرفهایی میزنن که اصلاً قابل درک و فهم نیست یعنی، دلیلش هم به خاطر اینه که تصور و اشراف که نه اصلاً یعنی یه تصور حداقلی هم از این کسب و کارها وجود نداره، لذا من فکر کنم که اگر به قول شما میخواستیم بگیم که چوب
ا: جادو.
سلاحورزی: جادویی اول اینکه همه مجوزها، یعنی یه نهضت مجوززدایی یعنی اینکه نیاز به مجوز، همه دنیا کارها به صورت اعلانی و پسینیه یعنی شما میری کارت رو انجام میدی منطبق بر اون استانداردهایی که اعلام شده اگر نیاز بود بعدا یعنی از اون استانداردها هم عدول کردی بعد باهات برخورد میشه. نکته دومش هم اینه که روی بحث توی این فضای نوآوری روی بحث تامین مالیه که یک مساله خیلی جدیه، هنوز که هنوزه اینا رو در واقع فضای یعنی بازار پول ما هیچ نتونسته تلقی درستی پیدا کنه منطبق کنه خودش رو با این شرایط، یعنی از نظر ارزشگذاری داراییهای اینا، از نظر ریسکی که توی کار اینا هست، از نظر بحثهای مثل توثیق و موضوعات مرتبط با این و نکته سومی که باز اگر بخوام باز بهش مراجعه بکنیم و به عنوان مانع اصلی بدونیم برخوردهای باز قضایی و برخوردهایی که با این پلت فرمها از نظر حوزه قضایی یعنی منظورم دادگستریه با اینها انجام میشه و اون موانعی که برای اونا اعمال میشه.
ا: این در واقع حالا اشاره کردین به پلتفرمها و مارکت پِلِیسها حالا این دقیقاً مکملی که گفتین فکر کنم امروز یا دیروز اتفاقاً یعنی الان که آخر فروردین با اقای محمدی دیجیکالا[25] یه توییتی[26] زده بودن خلاصه این …
م: دعوا داغه. آقای ناظمی و آقای جهانپور تو سطح سوشال مدیا[27] …
سلاحورزی: بله.
{20:00}
ا: سوال اینه که این آموزشها و فرهنگسازی که اصلاً این مفهوم جا بیُفته مثلاً اِسنپ[28] بارها درگیرش بوده و اینا، این که جا بیُفته برای دولتمردها این آگاهی از اینکه این چهجوری کار میکنه این پلتفرم یا مارکت پلیس، این چهجوری باید انجام بشه؟
سلاحورزی: ببینید ما توی کشور با یک مشکلی مواجهایم و اون تعدد و تورم مقرراتیه، ما تو کشوری داریم زندگی میکنیم حدود یازده هزار قانون وجود داره و نزدیک به هشتاد هزار مقرره. من یه مقالهای دیدم حدود مثلاً 5-6 ماه پیش یا بیشتر اتفاقاً به خیلی از این آقایون دولتمردها از جمله معاون اول و اینها هم دادم. یه پژوهش معتبر دانشگاهی بود که توی اونجا اومده بود گفته بود که؛ به ازای هر یک نمره بهبود شاخص ادراک فساد در یک کشور تا یک و هفت دهم درصد رشد اقتصادی پایدار صورت میگیره.
م: عجب.
سلاحورزی: یعنی اگر که ما، ما توی نمرهمون یعنی جایگاهمون توی شاخص ادراک فساد مثلاً فکر کنم 128میم، یعنی اگر ما سه نمره شاخص ادراک فساد در کشور بهبود پیدا بکنه تا حدود 5 درصد رشد اقتصادی بدون هزینه، بدون … حالا این چه اتفاق میافته؟ از کجا میاد این شاخص ادراک فساده؟ تازه یه نمره ما بهبود بشیم مثل سوئد و دانمارک و اینا نمیشیما باز مثل تو حد سودان و نمیدونم گابُن[29] و این کشورها، این کجا اتفاق میافته؟ ببین خود یه وقتی من یادمه که یکی از این بزرگان در دولت یه گزارشی میداد میگفت که یه نظرسنجی انجام شده، عددها یادم نیستا ولی به طور مثال اگر از پرسششوندگان پرسیده شده که شما چقدر فکر میکنید فساد اداری وجود داره؟ مثلاً 93 درصد گفته بودن که قطعاً فساد اداری گسترده وجود داره. بعد سوال دیگری که پرسیدن گفتن که چند نفر از شما تجربه کردین پرداخت مثلاً زیرمیزی رو، یا با صراحت ازتون رشوه خواستن؟ یه دفعه این درصد مثلاً شده 13 درصد، میخواد بگه که 80 درصد این تجربه نکردن ولی ادراک و این حس رو دارن که فساد گسترده وجود داره. خوب این از کجا میاد؟ از مقررات اضافه و دست و پا گیر. یعنی این شبکه مقررات میخوام بگم که به یه شکلی شده اونی که در سازمان غذا و دارو نشسته به طور مثال انقدر این مقررات زیاده یه بخشیش تصوراشون این است که اینا نماینده خدا هستن در اینجا که بایستی اجازه ندن که هیچ اتفاقی، تشخیص منافع ملی و همهی اینا به عهده اوناست. یه عدهای دیگه هم ممکن العیاذه باالله مثلاً مشکلی هم داشته باشن که حتما در ایران نیست اونا بیشتر در کشورهای همسایهست، اونا احتمالاً ما نداریم. ولی یه عده هم هستن که آدمهای سالم و سلامتیان، قرض و مرضی هم ندارن ولی وجود اینهمه مقررات دست و پا گیر ناخودآگاه اینا رو محافظهکار میکنه و از ترس دستگاه نظارتی مجبورن سختگیری کنن. اولا که در شما این حس رو به وجود میارن که حتما اینهمه داره سختگیری میکنه، منو میبره و میاره میخواد یه چیزی بخواد، یعنی یه فسادی پشت قضیهست.
ا: بله
سلاحورزی: ایشون اصلاً پشیمون میشه کسب و کار رو ول میکنه، میگه من دنبالش نمیرم فلذا اولین کاری که در این مملکت اگر بخواد اتفاق بیُفته یعنی چه اعم از کسب و کارهای مبتنی بر نوآوری یا کسب و کارهای سنتی واقعاً باید یک نهضت مقرراتزدایی باشه، یعنی ما پیشنهاد هم دادیم، همین چند وقت پیش هم توی جلسهای باید بیان ریست کنن، یه بار بگن اقا هیچ مقرراتی وجود ندارد برای هیچ کاری مگر دستگاه مربوطه بیاد با ذکر دلیل و با جزئیات بیاد بگه که به صورت … خوب به شما اعلام کنن خوب شما میخوای این کار رو انجام بدی، این رعایت اینا رو باید انجام بدی، اگر انجام ندهی بالاخره خودت با مشکل برمیخوری یعنی به صورت اعلانی باشه. همه دنیا رفتن این کار رو تجربه کردن، کار عجیب و غریبی نیست، در انگلیس در کره جنوبی در اندونزی، یک رویهای معروفه وان این تو اوت[30] میگن که اونا رسیدن به یه جایی آقا اصلاً وضع مقررات جدید، مجوز جدید ممنوع است مگر اینکه با دلایل توجیهی تازه اونم در شرایطی که دو تا مقررات قبلی رو از مدار خارج کنی.
م: مثل خودروهای فرسوده.
{24:47}
سلاحورزی: لذا توی مدتی اینا به تعادل رسیدن. ما اینجا در واقع همچین حالتی نیست یعنی بالاخره شما موقعی که میری، ببینید همین نکته پیش اومد دیگه، سازمان غذا و دارو خودش رو مستثنی میدونه، هزار دلیل هم به عنوان امنیت غذایی و نمیدونم هزار دلیل اینجوری توجیه میکنه که خودش رو مستثنی بکنه از موضوعاتی که شورای رقابت، هیأت مقرراتزدایی ورود میکنه. آموزش و پرورش اینجوری، وزارت ارشاد یعنی اینا اصلاً خودشون رو به اون راه زدن که آقا اصلاً اینا کسب و کار نیست این کارهایی که مرتبط با ماست و مجوز بدهیم درصورتی که کسب و کاره هر کاری که در قبالش درآمدی باشه نمیدونم تعریف استاندارد داره و جهانی.
(موسیقی)
ا: خوب دکتر من سه تا سوال دارم که معمولاً درد و عذاب استارتاپها هست …
سلاحورزی: اول سومیش رو بپرس.
ا: یکیش راجع به واقعاً قانون تجارت که خوب انقدر قدیمیه و حتی تجارت الکترونیک که بروز نشده، کامل نیست و خیلی پیچیده میکنه، یکیش هم، دوتای دیگه هم معلومه دیگه بیمه و مالیات …
ا: آره، این سه تا رو حتی شاید از بیمه شروع کنید، نمیدونم از هرکدوم راحتترید.
سلاحورزی: ببینید سه تا نکته بسیار درست رو شما دارید میفرمایید، قانون تجارت به خصوص در واقع اون فصلها یا بخشهاییش که مربوط به تجارت الکترونیک و موضوعات امروزیست، خوب ما اغلب قوانین پایهای این شکلیمون حتی خیلیهاش مربوط به پهلوی اول هم نیست، مربوط به پهلوی دوم هم نیست، مربوط به پهلوی اوله و توی این سالها در واقع اگر اصلاًحی هم شده یک اصلاًحات جزئی بوده و کافی یا متناسب با روز نیست. قانون تجارت حتما نیاز به در واقع بازبینی کامل داشته، البته بیش از 12 سال که در دستور کار مجلس هست، متاسفانه پارسال شروع کردن و یک قدری با هول و عجله این در دو کتاب هست، در دو جلد هست رسیدگی کردن که به نظر میرسید که قدری شتابزدهست و اون اصلاًحات کافی و لازم توسط ذینفعان واقعی و تشکلهای مرتبط گرفته نشده که اتاق هم درخواست کرد، دولت هم کمک کرد، برگشت به کمیسیون و در واقع برای رسیدگی بیشتر، حتما نیاز به اصلاًح داره و به روز شدن. در رابطه با بحث بیمه تامین اجتماعی خوب یه مصیبت عظمیست بحث تامین اجتماعی، اگر خلاصه هم بخوام عرض بکنم خدمت شما یک اتفاقی افتاده، ببینید آقای دکتر نیلی و خیلیها پارسال یک کار جامعی انجام دادن و اصلیترین چالشها و مشکلات پیش رو اقتصاد ایران رو گفتن، یکیش همین صندوقهای بازنشستگی بود.
م: بله.
سلاحورزی: حالا اتفاق از چه قراره؟ اتفاق اینه که اولا که ما بیمه تامین اجتماعیمون در کشور یه بیمه در واقع انحصاری و غیررقابتیه. متاسفانه در طول همه این سالها از یک سمت دولتها و مجلسها اومدن این رو یک تکالیفی بار کردن اینها رو که خارج از توانشون بوده و دولت در واقع بدهیهاش رو پرداخت نکرده، به عبارت بهتر یعنی اومده دولت یا مجلس یه مصوبه داده که آقای تامین اجتماعی شما زنان خانهدار رو بیمه بکنن، شما نمیدونم راننده کامیونها رو رانندگان رو، خادمین مساجد رو نمیدونم بیمه بکن، خوب اینا یه هزینهای داره …
{29:54}
سلاحورزی: اینا پرداخت نکردن شده تبدیل شده به طلب سازمان تامین اجتماعی از دولت که رقم الان میگن روایتهای مختلف هست تا حدود 150 هزار میلیارد میگن سازمان تامین اجتماعی. از یک سمت دیگه اومدن برای رفتارهای پوپولیستی[31] و عوامفریبانه اومدن گفتن که سن بازنشستگی رو هی بردن پایینتر پایینتر، یعنی درآمد این صندوقها ورودیهاشون کمتر میشه، زودتر بایستی در واقع مستمری و بازنشستگی بدن، از اون مدلهایی که نمیدونم زنان سن بازنشستگیشون تغییر بکنه، مرخصی زایمانشون اینا همه هزینههای اضافی به صندوق تامین اجتماعی وارده. از سمت دیگر تامین اجتماعی به عنوان یک صندوق بخش عمدهایش به عنوان یه نهاد مالی باید این داراییهایی که از محل حق بیمه میگیره اینا رو مولد کنه، ارزشافزوده ایجاد بکنه والا که از حق بیمهایی که میگیره، هزینههاش رو بده خوب معلومه یه جایی قفل میشه. به دلیل اینکه تامین اجتماعی هم حیاط خلوت دولتها بوده و از ضعف مدیریت و ناکارآمدی مدیریتی هم رنج میبرده این شده که تبدیل شده به یه سازمان ورشکسته و ناکارآمد، الان امروز برای اینکه امورات یومیهش رو بگذرونه یا به عبارتی تعطیل نشه یا بتونه خدمات بده، دولت هم که نمیتونه بدهیهاش رو بده، باید بره از یه جایی تامین بکنه، بهترین جا کجاست؟ دست بکنه توی جیب کارفرماها. لذا این باعث میشه که به هر دلیلی، با هر روشی به اصطلاح دنبال تامین منابع جدید از کسب و کارها بشه. عمده هم میره سراغ چه کسب و کارهایی؟ کسب و کارهایی که رو زمینی و شفاف و رسمیان. چه مضراتی داره؟ این باعث گسترش اقتصاد غیررسمی میشه، هم تو این هم توی مالیات. یعنی شما به جای اینکه کسب و کار شفافی که داره کار میکنه، مولد، شغل ایجاد میکنه و به صورت مستمر میتونه درآمد بده به تامین اجتماعی و به صندوق مالیات این رو تشویق کنی که تداوم داشته باشه، اینو میخوان بیشتر شیره جون این رو بگیرن، لذا همه دارن میرن به سمت مشاغل، کسب و کارهای غیررسمی برای اینکه فرار کنن از. یعنی اگر شما آمار رو تو این چند سال ببینید متاسفانه میزان اقتصاد غیررسمی و مشاغل غیررسمی خیلی بیشتر شده. مالیات هم همینه، مالیات ما، نظام مالیات ما بیشتر به خراجگذاری در واقع یه نظام عادلانهای نیست واقعاً یعنی هرکسی که اینا تو چنگشون بیُفته دیگه حداکثر مالیات رو میخوان ازش بگیرن، درصورتی که ما نظام مالیاتیمون باید بره به دنبال بستن راههای فرار مالیاتی. در واقع گرفتن، آوردن کسب و کارها از زیرزمین به روی زمین و گرفتن مالیات از اونها.
ا: بعد الان واقعاً خوب چارهی حالا استارتاپها، شرکتهای کوچیک و متوسط چیه؟ چیکار کنن با این وضعیت؟ چون فوقالعاده همش اذیت میشن و …
سلاحورزی: ببین حالا اینجا من نمیخوام سوء تعبیر بشه، تبلیغ بکنم برای اتاق بازرگانی یا سازمان کارآفرینی؛ این رو راهش اینه که از مراجع و در واقع مجامع رسمی رسیدگی به مشکلات فضای کسب و کار استفاده بکنن.
ا: که چی بشه؟
سلاحورزی: همین که میفرمایید مثلاً آقایون محمدی در دیجیکالا همین قبل از عید میگم توی جلسهای که من خودم هم حضور داشتم هم بودن که روی بحث همین مخالفت و ممانعت سازمان غذا و دارو برای فروش مکملهای غذایی
م: غذایی.
سلاحورزی: و دارویی و داروهای اوتیسی[32] رو به اصطلاح بود، اینجا بود بالاخره یه نهاد قانونی اینجا تعریف شده به نام کمیته ماده 12 یا کمیته حمایت از کسب و کار، اونجا طبق قانون نمایندگان سران قوا اونجا نشستن، یعنی خانم جنیدی به عنوان معاون رئیس جمهور، معاون قوه قضائیه، نماینده مجلس، اونجا جمعبندی و برداشت این افراد این بود که حرف سازمان غذا و دارو درست نیست، لذا تکلیف کردن که برود و این آییننامه رو اصلاًح کنه. جالبه با وجود اینکه نزدیک به دو ماه گذشته هیچ اقدامی نشده. همین هفته گذشته ما پیگیری کردیم که اگر سازمان غذا و دارو این کار را نکند خود به اصطلاح اتاق به همراهی، به همراه تشکلهای مربوطه بشینه یه آییننامه بنویسه. لذا میخوام بگم که این موضوعاتی که در حوزه کسب و کار دارن یعنی میگه تا نگرید طفل، کِی نوشد لون. تا اینا نیان و مسائلشون رو نگن، دلایل توجیهی رو نگن، راهحل ندن نمیشه کاری کرد، یکم سخته ولی از طریق مجاری قانونی شاید بشه بعضی از اینها رو خیلیهاش رو بشه حل کرد.
{35:00}
م: آقای دکتر این روحیه کار تشکلی از کجا میاد؟ یعنی اینکه خوب شما قاعدتاً خودتون میتونید این وقت رو بذارید، بیزنِسهای[33] جدید، توسعه بیزنسهای قبلی، ولی الان انقدر دارید وقت و انرژی میذارید، چه انگیزهای پشتشه واقعاً؟
سلاحورزی: مریضیه.
م: دور از جون شما.
سلاحورزی: نه حالا شوخی، خیلی اینجوریه یعنی تو همین اتاق، تو همین تشکلها، خیلیها رو ما داریم میبینیم دیگه، بالاخره خیر جمعیه، یعنی اگر ما یه موضوعی رو حل بکنیم هر کدوممون نهایتا نه انعکاسش که تاثیر مستقیمش رو هم توی کسب و کار خودمون میتونیم ببینیم، هم توی به اصطلاح توان تولید جامعه میتونیم ببینیم، این کاریه که نیازه دیگه. یعنی اساساً اگر ما از نظر تشکلی به عنوان نهادهای مدنی که میتونیم به اصلاًح رو به معنای واقعی در جامعه دنبال کنیم …
م: شما به سال 1400 امید دارین؟ یا نه بیخیالش بشیم
ا: نمیتونن بگن نه که، چقدر امید دارید، سوال اینجوری.
م: آره این سوال دقیقتریه.
سلاحورزی: چرا؟
م: چقدر امید دارید به سال 1400؟
سلاحورزی: ببین من اساساً آدم خوشبینیام، آدم امیدواریم.
م: روحیه کارآفرینی همینه، بله.
سلاحورزی: سال 1400 رو اگر دارید تو حوزه اقتصاد و اینا صحبت میکنیم دیگه …
م: بله.
سلاحورزی: ببین من تصورم اینه که بالاخره گشایشهای بینالمللی در دسترس هست در سال 1400 انشاالله.
م: انشاالله.
سلاحورزی: اگر که این گشایشها صورت بگیره بالاخره هم کشور از نظر منابع عمومی فروش نفت میتونه یه نفسی بکشه و برخی از مسائل رو حل و فصل بکنه هم اینکه باز شدن حلقه تحریمها کمک میکنه به بخش خصوصی که بتونه بیشتر کار کنه، مراوده بکنه، نیازهاش رو تامین کنه. حالا صرف نظر از همه شعارها کشور هم خیلی منابع داره از نظر انرژی، از نظر منابع زیرزمینی، منابع طبیعی و نیروی انسانی، موقعیتمون هم یه موقعیت ژِئواِکونومیک[34] و ژئوپولیتیک[35] میتونه جذابیت داشته باشه برای سرمایهگذارهای خارجی، از یه سمت دیگه به نظر میرسه که تا حدودی این موضوع بیماری کووید 19 هم جمع بشه …
م: انشاالله.
سلاحورزی: انشاالله، و تا حدودی بالاخره کسب و کارها بتونن یواش یواش برگردن به مسیر قبلیشون، اینا یه دریچههای امیدیه. ولی واقعیت این است که همه اینا وصل هست به سیاست، به خصوص سیاست خارجی، یعنی اگر که در واقع این اجماع و این عقلانیت به وجود بیاد که ما به اصطلاج منجر بشه که مسائلمون رو با دنیا بتونیم حل بکنیم میتونه امیدوارکننده باشه و خیلی از مسائل حل بشه.
م: خوب شما به عنوان کارآفرین همیشه قطعاً بالا پایین زیاد داشتید، جاهایی بوده که خوب موفقیتهایی داشتید، موفقیتهای زیادی داشتید و جاهایی هم بوده که احتمالاً ناامید شدید، اون چیزی که شما رو سرپا نگه داشته توی شکستها و ناامیدیها چیا بوده؟
سلاحورزی: فرصتها بوده میدونی و تجربهی موفقیتهای قبلی، یعنی دیدن فرصتهای پیش رو و فرصتهای موجود و در واقع اون امگان دستیابی به فرصتها و پاشدن مجدد.
م:: خوب فرصتها یه چیز بیرونه، اون چیزی که داخل خودتون بوده چطور؟
سلاحورزی: عرض کردم تا حدودی چونکه حتما قبل از به اصطلاح یه شکست یه موفقیت ولو موفقیت نسبی وجود داشته، تجربه اون موفقیت و امید داشتن و به عبارتی این باور داشتن که باز هم میتونی به اصطلاح به موفقیت دست پیدا کنی شاید یه مقدار زمینه رو برای عبور از سختیها و مشکلات فراهم کرده.
ا: یه سوالی دکتر من پرسیدم گفتین حالا که کمکم هم داریم به آخرش نزدیک میشیم؛ ببینید شما اینهمه تشکل، اینهمه کار، اینهمه کسب و کار حتی اگر نقش عملیاتی هم نداشته باشین توی اینهمه بالاخره باید جلسه برید، نامهنگاری داره، گروه داره این داره اون داره اینا چهجوری میتونید تمرکز کنید؟ خیلی زیاده این تعداد.
م: روز شما چه شکلی میگذره؟
{39:40}
سلاحورزی: ببینید واقعیتش اینه که من تقریباً توی حداقل 10 سال اخیر نزدیک به 60 درصد وقت مفیدم برای همین کارهای تشکلی صرف میشه ولی باید واقعیتها و از موضع صداقت اگر موضوع رو نگاه کنیم اول اینکه خیلی آموزنده است یعنی شما حضور در این تشکلها و کارهای تشکلی مثل گذروندن تعداد خیلی زیادی پروسههای دانشگاهیه یعنی شما ببینید مثلاً تو حوزه مالیات، توی حوزه تامین اجتماعی، مسائل حقوقی همهی اینها یعنی به صورت مستمر و انباشته دانش و آگاهی آدم میره بالا این یکی از جذابیتهاست که خوب به وجود میاد. در واقع شبکه و ارتباطاتی که برای آدم فراهم میشه و تعداد زیادی دوست و آشنا و نمیدونم ارتباط اینا خودش یه جذابیتیه که باعث میشه که انگیزه آدم داشته باشه برای ادامه. ولی در رابطه با موضوعات هم خوب در واقع به صورت شخصی هم اینا نیست دیگه، فرض بفرمایید هر کدوم از تشکلها یه نظام کارشناسی هم پشتش وجود داره که این نظام کارشناسی سعی میکنه موضوعات رو به اصطلاح پخته و آماده بکنه برای اینکه شما بتونید بری و در جلسات یا در موضوعات مثلاً اظهار نظر بکنی یا پیگیری بکنی. اینکه شما میفرمایید روز رو چهجوری میگذرونی، خوب ما هم البته مثل بقیه مردم خلاصه شبها میخوابیم …
م: بله قطعاً.
سلاحورزی: بعد منم مثل شما چون با مشکل اسیداوریک و قند به اصطلاح سروکله میزنم سالها که اونم ناشی از همین بد بودن لایف استایل[36] و نمیدونم موضوع تغذیه و استرس و اینا بوده، الان یه دو سه سالیه به توصیه پزشکم کلاً زیاد اهل خواب نیستم، زیاد نمیخوابم، یه مقداری پیادهروی میکنم صبحها، سعی میکنم یا صبح یا عصر پیادهروی رو توی برنامهم داشته باشم. از نعمت وجود پادکستها استفاده میکنم توی پیادهرویها، سعی میکنم حالا یا کتابی یا موضوعی یا بالاخره گوش بدم. معمولاً تقریباً در طول هفته رو 2 یا سه روزش رو به صورت فیزیکی در اتاق میام، حضور دارم، یا در اون سازمان کارآفرینی، یه بخشی جلسات بیرون هست، بخشی از جلسات اینجاست، یه بخشیش بیرونه، سعی میکنیم شرکت بکنیم و حضور داشته باشیم. تقریباً 30-40 درصد از وقتمون هم باز حضور در همین کسب و کارهای خودمون در جلسات هیأت مدیرهی اونها و همیناست دیگه.
م: برای مثلاً فراموش نکردن کارهای روزانهتون یا تنظیم جلسات از ابزار خاصی استفاده مکنید؟ یا متکی به منشی و …
سلاحورزی: بله، بله، دیگه الان تکنولوژیهایی که موجوده عمدتا از اونا استفاده میکنیم برای برنامهریزی.
م: فکر میکنم شما خیلی هم علاقه دارید به زادگاهتون، خیلی هم میرید و میاید و تعصب و غیرت دارید روش.
سلاحورزی: به شدت، به شدت.
م: این خیلی عالیه. بسیار عالی.
ا: خوب دکتر ما خیلی دوست داشتیم باهاتون بیشتر صحبت کنیم و ادامه بدیم ولی میدونیم که وقتتون کمه و عجله دارید و باید برید ولی ایشاالله در آینده شاید یه بار در کِلاب هاوس[37] بتونیم در خدمتتون باشیم، دوستان هم احتمالاً بیان، سوالاتی دارن، دغدغههایی دارن، صحبت کنید خیلی به نظرم جذاب خواهد بود.
سلاحورزی: من خیلی ممنونم از شما به خاطر همین کار بسیار ارزشمندی که برنامهریزی کردید، منم هم افتخار دارم خوشحالم از اینکه …
م: لطف دارید.
سلاحورزی: برنامههای شما رو دنبال میکنم و امروز هم در این برنامه حضور پیدا کردم. حتما انشااالله تداوم بدید این کار رو، پشنهاد خیلی خوبیه، به نظر من اگر شما یک گعدههایی رو در یک جایی مثل کلاب هاوس برنامهریزی بکنید اونجا مثلاً هربار یکی از این به اصطلاح صنعتگران، کارآفرینان، فعالین اقتصادی رو بیارین و اونجا از تجربههاشون بگن، علاقهمندان به خصوص جوانان بیان اونجا سوالاتی بپرسن، به خصوص اینکه یه طیف گستردهای از جوانان ایرانی که خارج از کشور هستن و اونور هستن بتونین این ارتباط رو برقرار بکنین فکر میکنم اصلاً یه موضوع جذاب هم باشه.
ا: بله حتماً.
م: خیلی ممنون
ا: مرسی دکتر، لطف کردین.
سلاحورزی: خیلی ممنون از شما، خسته نباشید.
ا: خداحافظ.
[1] اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران (ICCIMA: Iran Chamber of Commerce, Industries, Mines and Agriculture)
[2] سازمان ملی کارآفرینی ایران (INEO: Iran National Entrepreneurship Organization)
[3] اکوسیستم استارتاپی، اکوسیستم کارآفرینی (Startup Ecosystem, Entrepreneurial Ecosystem): مجموعهای از استارتاپها، مراکز شتابدهی، مراکز نوآوری و رشد، صندوقهای سرمایهگذاری و سرمایهگذاران خطرپذیر و…
[4] ریست (Reset): تنظیم دوباره، بازگرداندن به حالت اولیه
[5] پلتفرم (Platform): یک مدل تجاری است که با تسهیل مبادلات بین دو یا چند گروه وابسته به یکدیگر، معمولاً مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، ارزش ایجاد میکند.
[6] مارکت پلیس (Marketplace): در اینجا اشاره به پلتفرم بازار آنلاین است که تعدادی خریدار و فروشنده با یکدیگر در ارتباط هستند.
[7] ساپورت (Support): حمایت، پشتیبانی
[8] بکگراند (Background): سابقه؛ در اینجا منظور سوابق کاری، تحصیلی و حرفهای فرد است.
[9] استارتاپ (Startup): سازمانی موقتی است با هدف ایجاد محصول، خدمت و یا بازار جدید که دارای ویژگی رشد مقیاسپذیر و سریع، مدل کسب و کار تکرارپذیر و درآمدزا در شرایط عدم قطعیت است. استارتاپ عموماً دارای ویژگیهای نوآورانه، فناورانه مثلاً مرتبط با اینترنت و ارتباطات دیجیتال است. (برای اطلاعات بیشتر، قسمت 0 از فصل 1 را بشنوید.)
[10] کلاسیک (Classic)
[11] آی تی (IT: Information Technology): فناوری اطلاعات
[12] کارآفرینی (Entrepreneurship)
[13] آنتروپرونرشیپ (Entrepreneurship): کارآفرینی
[14] مدیریت (Management)
[15] کارآفرین (Entrepreneur)
[16] ریسک (Risk)
[17] شرکت دانش بنیان (Knowledge-based Company): شرکت یا موسسهای است که محصولات خود را با استفاده از دانش، نوآوری و تخصصهای علمی و پژوهشی در حوزهی فناوری، تجاریسازی میکند. این عبارت همچنین ممکن است به گواهینامهای که از طرف معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به برخی از مجموعههای دارای صلاحیت اعطا میشود نیز اشاره کند.
[18] استارتاپ استودیو (Startup Studio): مرکزی است که با تامین نیروی انسانی و مالی، به طور متوالی استارتاپ خلق میکند.
[19] ولث منیجمنت (Wealth Management): مدیریت ثروت و دارایی
[20] جی پی اس (GPS: Global Positioning System): سامانهی موقعیتیاب جهانی
[21] بی تو بی (B2B: Business to Business): نوعی از کسب و کار است که هر دو طرف خدمتدهنده و خدمتگیرنده، کسب و کار هستند. (برای اطلاعات بیشتر، قسمت 1 از فصل 1.5 را بشنوید.)
[22] بی تو سی (B2C: Business to Customer): نوعی تجارت که در یک سو کسب و کار و در سوی دیگر مصرف کننده خدمات یا محصول قرار دارد. (برای اطلاعات بیشتر، قسمت 1 از فصل 1.5 را بشنوید.)
[23] اچ نماد (H-namad): نماد اعتماد الکترونیکی سلامت
[24] تی نماد (T-namad): نماد اعتماد الکترونیکی گردشگری
[25] دیجی کالا (Digikala): یک استارتاپ ایرانی در حوزهی خردهفروشی آنلاین
[26] توییت (Tweet): پیام متنی که کاربران در شبکهی اجتماعی توییتر (Twitter) به اشتراک میگذارند.
[27] سوشال مدیا (Social Media): رسانهی اجتماعی؛ البته به جای آن اغلب از اصطلاح شبکهی اجتماعی استفاده میشود.
[28] اسنپ (Snapp): استارتاپ ایرانی در حوزهی درخواست تاکسی اینترنتی است که هماکنون خدمات متفاوت و متنوعی را ارائه میدهد.
[29] گابن (Gabon): کشوری است واقع در غرب آفریقای مرکزی
[30] وان این تو اوت (One In, Two Out): یکی وارد شود، دو تا بیرون شود؛ اشاره دارد به رویهی وضع مقررات جدید که تصویب هر قانون جدیدی، منوط به حذف دو قانون قدیمی است.
[31] پوپولیست (Populist): عوامگرا؛ پوپولیسم روشی سیاسی است در طرفداری کردن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه نخبه.
[32] داروهای او تی سی (OTC Drug: Over-the-counter Drug): داروهایی که میتوان بدون نسخه، از داروخانه تهیه کرد.
[33] بیزنس (Business): کسب و کار
[34] ژئواکونومیکس (Geo-economics): مطالعهی جنبههای مکانی، زمانی و سیاسی اقتصاد و منابع است.
[35] ژئوپولیتیکس (Geo-politics): مطالعهی آثار جغرافیای زمین (انسانی و فیزیکی) بر سیاست و روابط بینالملل است.
[36] لایف استایل (Life Style): سبک زندگی
[37] کلاب هاوس (Clubhouse): یک شبکهی اجتماعی مبتنی بر صدا است که کاربران میتوانند به صورت همزمان در اتاقهای مجازی که مربوط به یک موضوع خاص است، حضور داشته و با یکدیگر صحبت کنند.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد