قبل از آنکه فریلنسر شوید این ۵ نکته را بخوانید!
آیا فریلنسر همان خویشفرماست؟ فرق یک کارآفرین با یک فریلنسر چیست؟
مثلاً آیا یک مغازهدار را میتوانیم فریلنسر بنامیم به این دلیل که خودش رئیس خودش است؟
واقعیت این است که کارآفرینها و فریلنسرها شباهتهایی با هم دارند اما یکی نیستند.
فریلنسر عموماً به فردی گفته میشود که متعهد به انجام کار برای یک سازمان به طور بلندمدت نیست؛ یا به عبارتی، در شرکتی استخدام نشده و به ازای هر کار، پروژه یا وظیفهای که طی یک قرارداد مدتدار با کارفرما بسته میشود، حقالزحمه دریافت میکند.
از مهمترین مزیتهای فریلنسری، انعطافپذیری ساعات کاری آن است و از مهمترین مضرات آن عدم وجود آب باریکهی ثابت مثل کارمندان است؛ در واقع آنها آزادی عمل بیشتری دارند اما ریسک بیشتری را هم تحمل میکنند.
فریلنسری علیرغم اسم باکلاس و شیکی که دارد، چندان هم کار راحتی نیست. اول اینکه این کار باید با شخصیت شما سازگار باشد. از آنجا که فریلنسرها کارمند ثابت یک شرکت نیستند، پس ساعات کاری را باید خودشان تنظیم کنند. بنابراین اگر شخصیت شما طوری است که باید از بیرون نظم را برای شما ایجاد کنند و یا کارهای مشخص و دقیقی را به شما بسپارند و زمان آن را هم برایتان تعیین کنند، احتمالاً فریلنسری خیلی مناسب شما نیست.
از طرف دیگر فریلنسرها پاسخگوی تمام پروژهای هستند که به آنها واگذار شده. بنابراین اگر در دنیای کار خیلی مستقل نیستید و نمیتوانید به تنهایی تصمیمگیری کنید، باز هم فریلنسری برای شما مناسب نیست.
به عنوان یک فریلنسر خودتان باید کار پیدا کنید، خودتان مذاکره کنید، بازاریابی کنید، دانش انجام کار را داشته باشید و همزمان مدیریت پروژه را هم انجام دهید.
امید اخوان در سالهایی که در آمریکا زندگی میکرده، تجربهی انجام کار پروژهای، تمام وقت و دورکاری را داشته اما فریلنسری کاری بوده که بعد از بازگشت به ایران آغاز کرده. اولین پروژه فریلنسری را با دیجیکالا و به واسطهی معرفی شهرام شاهکار آغاز کرده و بعدها در زمینههای مختلف و با سازمانهای بزرگ و کوچکی همکاری داشته.
اگر دوست دارید بیشتر در مورد داستان زندگی امید بدانید، پیشنهاد میکنیم قسمت 21 از فصل 3 پادکست 10 صبح را بشنوید.
اعتبار،سابقه و ارتباطات یک فریلنسر نقش بسیار حیاتی در زندگی کاری او دارد. در اینجا 5 توصیه ارائه کردیم که احتمالاً برای فریلنسرها کاربردی خواهد بود. پیشنهادمان این است که قبل از شیرجه زدن در اقیانوس عمیق و البته غیرقابلپیشبینی فریلنسری اول این نکات را بخوانید:
۱- با یک دست چند هندوانه برندارید!
اگر به عنوان فریلنسر چند پروژه موفق داشته باشید و شبکهسازی خوبی هم انجام داده باشید، احتمال آنکه پروژههای بیشتری به طرف شما سرازیر شود، کم نیست. اما آیا واقعاً باید همهی پروژهها را پذیرفت؟
بسیاری از فریلنسرها برای کسب درآمد بیشتر پروژههای زیادی را میپذیرند. حتی با فرض آنکه از کیفیت پروژهها کاسته نشود، بهتر است زمانی را برای توسعهی مهارتهای فردی، بروز نگهداشتن دانش، یادگیری مهارتهای جدید و شبکهسازی در نظر بگیرید.
در مقالهای از HBR توصیه شده که حداکثر 4 روز در هفته را برای اجرای پروژههای خود بگذارید.
اگر شما مدام پروژههای متعدد را پشت سر هم انجام دهید، عملاً درجا خواهید زد؛ به عبارتی همان پروژههای تکراری را مدام اجرا میکنید و در همان سطح دانشی و مهارتی باقی میمانید. برای آنکه بتوانید پروژههایی بگیرید که هم برای ارتقای اعتبار و توسعه شما مناسب باشند و هم از نظر مالی موقعیت بهتری داشته باشید، باید زمانی را برای پیشرفت فردی و شبکهسازی کنار بگذارید.
۲- ساعتی پول نگیرید!
تعیین حقالزحمه برای فریلنسرها همیشه کار پیچیده و سختی است. توجه کنید ممکن است شما تنها 2 ساعت برای اجرای پروژه یا مشاورهای زمان بگذارید، اما ارزشی که در همان دو ساعت برای آن کسب و کار خلق میکنید، ممکن است معادل ماهها کار یکی از اعضای شرکت باشد.
بنابراین توصیه میشود زمانتان را نفروشید، بلکه برای ارزشی که خلق میکنید قیمت تعیین کنید.
به این موضوع توجه کنید که شما برای دانش و مهارتی که در طول سالها کسب کردید، حقالزحمه میگیرید.
فرض کنید در یک جلسه با تمام مدیران ارشد یک سازمان نشستهاید و آنها دو ساعت تمام در مورد گرههایی که در کسب و کارشان افتاده برایتان حرف میزنند؛ شما گوش میدهید و هر از گاهی فقط چند سوال کوتاه میپرسید و در نهایت با یک پاراگراف میگویید استراتژی شرکت باید به سمت توسعه محصول جدید باشد و نه نفوذ در بازار جدید.
اگر قرار باشد به ازای تعداد دقایق یا تعداد کلمههایی که از دهان شما خارج شده، حقالزحمهتان را پرداخت کنند، قطعاً عادلانه نخواهد بود؛ چرا که با فرض درست بودن تصمیم شما، اگر شرکت به جای توسعه محصول جدید به سمت نفوذ در بازار جدید میرفت، عملاً در چند سال آتی شرکتی وجود نداشت. حالا فکر میکنید قیمت آن یک پاراگراف چند است؟
۳- حرفهای کار کنید!
فرض کنید در رویدادی با مدیرعامل شرکتی همکلام میشوید و مشخص میشود در شرکتشان نیازمند اجرای پروژهای هستند که اتفاقاً به دست شما امکانپذیر است. در انتهای صحبت قرار است راههای ارتباطی را ردوبدل کنید، اما شما بیزینس کارت ندارید و از مدیرعامل میخواهید شمارهی شما در موبایلش ذخیره کند. با همین حرکت نه چندان حرفهای ممکن است پروژه را از دست بدهید.
بنابراین برای حرفهای رفتار کردن بهتر است بیزینس کارت مخصوص خود را تهیه کنید؛ برای آمادهسازی رزومهی حرفهای زمان بگذارید و حتی از دیگران مشورت بگیرید. حتی اگر برای خودتان لوگو طراحی کنید هم کمککننده خواهد بود.
به خاطر داشته باشید که تمام مراحل مذاکره و قرارداد را باید خودتان طی کنید.
در کنار مذاکره ممکن است از شما پروپوزال بخواهند؛ بنابراین آماده کردن نسخههای قابلپیشبینی اجرای پروژههایی که امکان اجرا کردن دارند، هوشمندانه است.
بهتر است از قبل، پیشنویسی از قرارداد مورد نظر خودتان را با کمک یک وکیل تنظیم کنید تا به فرآیند عقد قرارداد سرعت بدهید.
۴- آمادهی خشکسالی باشید!
ممکن است در یک ماه، 6 پروژه به شما پیشنهاد شود و تا 6 ماه دیگر پروژهای نداشته باشید.
دوران کرونا مثال خوبی برای این موضوع است. اگر کارمند باشید، حقوق شما تا حد زیادی تضمینشده است اما یکی از مهمترین ریسکهای فریلنسری این است که درآمد شما ثابت و حتی قابلپیشبینی نیست.
بنابراین برای آنکه بتوانید خودتان را سرپا، سالم و سرحال نگه دارید برای روزهای سرد زمستان پسانداز کنید و مدیریت مالی را حتماً در نظر داشته باشید.
نکتهی مهم دیگر این است که شما همیشه باید به فکر پروژهی بعدی خود باشید؛ بنابراین در زمانهای آزادتان باید از شبکهی ارتباطی خود استفاده کنید و برای پروژههای بعدی مذاکرات لازم را انجام دهید.
۵- شبکهسازی کنید!
در تمام نکتههای قبل مدام از شبکهسازی صحبت کردیم. واقعیت این است که شبکهسازی برای یک فریلنسر از نان شب هم واجبتر است. پروژهها از آسمان روی سرتان نمیریزند؛ دیگران باید از تواناییها، مهارتها و تجربههای شما آگاه باشند تا بتوانند در زمان مناسب با شما تماس بگیرند و پیشنهاد کاری بدهند.
به عنوان یک فریلنسر شما در فضای کاری ثابتی قرار ندارید اما این موضوع نباید باعث محدودیت شما در برقراری ارتباطات کاری شود.
شبکههای اجتماعی مثل لینکدین محل مناسبی برای برقراری ارتباط با متخصصانی هستند که حوزهی کاری مشابهی با شما دارند و یا ممکن است زمانی به مهارت و دانش شما نیاز داشته باشند؛ علاوه بر آن فعالیت در شبکههای اجتماعی موجب میشود که هر از گاهی دیگران شما را به یاد بیاورند. در صورتی که اگر هیچ فعالیتی نداشته باشید، به مرور از ذهنها پاک خواهید شد و یا حداقل کمرنگ میشوید.
برای شبکهسازی رویدادها هم موقعیت مناسبی هستند. در همایشها، کنفرانسها، دورهمیهای کاری شرکت کنید و سعی کنید دایرهی آشنایان خود را گسترش دهید.
یادتان باشد برای شبکهسازی باید وقت و انرژی بگذارید.
میتوانید قسمت چهارم از فصل اول پادکست را گوش کنید تا با راههای شبکهسازی بیشتر آشنا شوید.
هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد